آنچه این انتخابات را به شکلی متفاوت در منظر دید قرار میدهد، علاوه بر نوع آن (تجمیع)، شگفتیای بود که پس اعلام نتایج رخ نمود: شکست نسبتا محسوس جریان مشهور به هواداران دولت، پیروزی چهرههای اصولگرا و بازگشت محدود، اما مؤثر گرایشهای معتدل اصلاحطلبان.
عبدالواحد موسوی لاری دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز و اسدالله بادامچیان، قائم مقام دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در یادداشتهایی به تحلیل نتایج این 2 انتخاب پرداختهاند.
موسوی لاری؛ صیانت از ایران
نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردمسالار است و مردم ایران با حضور در انتخابات 24 آذرماه پیامی به همه دنیا صادر کردند با این مضمون که ایران اسلامی با رأی همه مردم اداره میشود و این مردم هستند که حرف آخر را میزنند و اگر مدیران و دستاندرکاران امور مختلف کشور برخلاف نظر مردم، اقداماتی داشته باشند، مردم آنها را برنخواهند تابید زیرا مردم عقد اخوت با هیچ جریانی برای ابد نبستهاند.
این انتخابات پیام روشن دیگری هم داشت و آن اینکه اگر در درون جامعه بین گروههای سیاسی اختلافنظر وجود داشته باشد، برای پایبندی به اصل صیانت از ایران و حمایت از انقلاب و پاسداری از جمهوری اسلامی و همچنین توجه به اصل مردمسالاری، همه گروهها و جریانها خود را ملزم میدانند که متحد شوند. بههمین دلیل هم ایران متعلق به همه کسانی است که در این کشور زندگی میکنند.
بنابراین میتوان چنین گفت که پیام اصلی انتخابات مذکور آن بود که مردم برای صیانت از جمهوری اسلامی، همه اختلافات را کنار گذاشته و در صحنه حاضر میشوند. از سوی دیگر در انتخابات 24 آذرماه، آنچه که خود را نشان داد این بود که گرایش اصلاحطلبانه در بین مردم ریشه دارد.
لذا با توجه به آمار بهدستآمده از سراسر کشور، متوجه میشویم که مردم همچنان حامی تفکر اصلاحطلبانه هستند و اگر در انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری کاندیدای اصلاحطلبان انتخاب نشد به این دلیل بود که مردم تنها به تشتت اصلاحطلبان اعتراض داشتند نه به مبانی فکری و دیدگاههایشان و در انتخابات آذر نیز، اگر اصلاحطلبان ائتلاف و انسجام نداشتند و باز هم تشتت بر آنها حاکم بود، یکبار دیگر با عدم اقبال از سوی مردم مواجه میشدند.
واقعیت این است که مسیر تقسیمبندی آرای مردم در کل کشور، روشن است و اصلاحطلبان با انسجام و ائتلاف بین خود و نوعی خردگرایی همراه با اعتدال در صحنه حاضر شدند لذا بیشترین سهم نیز مربوط به آنان شد.
همچنین کمترین سهم هم مربوط به کسانی شد که با شعار «رایحه خوش خدمت» و حمایت از دولت آمده بودند و اینکه مردم از این عنوان چه چیزی استشمام و درک کردند، از آرایشان پیداست.
در عین حال عناصر مستقل و منفرد و اصولگرایانی که خرج خود را از ستاد «رایحه خوش خدمت» جدا کرده بودند، بهلحاظ میزان آرای بهدست آمده در رتبه بعد از اصلاحطلبان قرار گرفتند.
به این ترتیب میتوان گفت عناصر خردورز از هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا بیشترین سهم را داشته و بیشترین موفقیت را در کسب حمایت مردم بهدست آوردند و از آنسو، جریانات افراطی و شعاری، کمترین شانس را در این صحنه داشتند.
بادامچیان؛ ترجمه «نه»
برگزاری هر انتخابات، اثرات بسیار مهم و سرنوشتسازی در مجموعه یک کشور و همچنین گروهها باقی میگذارد و دیدگاهها و برنامههای احزاب و تشکلهای ریشهدار را که قبل از انتخابات نیز فعالیتهای خود را داشتند، تغییر میدهد.
در انتخابات 24 آذر که با حضور 29 میلیونی مردم برگزار شد، همه جناحها و گروهها و طیفهای گوناگون سیاسی در انتخابات حضور پیدا کردند و در نهایت آزادی، حرفهای خود را زدند و نامزدهای خود را با توجه به اهدافشان انتخاب کردند.
انتخابات 24 آذر 85 یک حماسه بود که همه جناحهای اصلاحطلب و اصولگرا و همچنین ائتلافهای جدید با عناوینی مانند «رایحه خوش خدمت»، «اصولگرایان اصلاحطلب»، «اصلاحطلبان اصولگرا» و از اینگونه عناوین حضور پیدا کردند و همه به شور و نشاط انتخابات افزودند.
التبه اگرچه برخی گروهها از روشهای منفی و تخریب دیگران استفاده کردند اما نباید فعالیت همه گروهها را زیر سؤال ببریم. زیرا دیدیم که اکثریت گروهها با تبلیغات ساده و کمهزینه توانستند در انتخابات حضور پیدا کنند. بنابراین این انتخابات تجربه بسیار خوبی برای انتخابهای آینده ما خواهد بود.
در انتخابات 24 آذر، گروههای تازهای شکل گرفتند که بهعنوان نمونه میتوان به گروهی اشاره کرد که در ابتدا عنوان کرد حامی رئیسجمهوری است و بعد عنوان کرد حامی دولت خواهد بود و بعد نام «رایحه خوش خدمت» را بر روی خود گذاشت.
البته این موضوع، طبیعت انتخابات است که پس از انتخابات، این مسائل پایان خواهد یافت و اگر هم بماند پس از مدتی بیاثر خواهد شد و تأثیری بر روی مسائل سیاسی نخواهد گذاشت.
از سوی دیگر با نگاهی به ترکیب منتخبان مردم تهران برای شورای شهر و اینکه «رایحه خوش خدمت»، نتوانست با درصد بالایی در این لیست قرار بگیرد، نمیتوان به این نتیجه رسید که به سیاستهای دولت و طرفداران آن یک «نه» گفته شده است.
اینکه ما انتخابات را به «نه» که دید خشن و حذفی دارد، تبدیل کنیم، کار صحیحی نیست. مثلاً در انتخابات سال 76 دوم خردادیها، عنوان شد که مردم «نه» بزرگی به اصولگرایان گفتند در حالیکه انتخابات یک امر ترجیحی است و مردم ترجیح میدهند که گروه دیگری را انتخاب کنند.
در این انتخابات نیز، «رایحه خوش خدمت» به صحنه آمد و بر شور و نشاط انتخاباتی افزود. هر چند روشی که آنها انتخاب کردند را درست نمیدانیم اما اینکه آنها در این انتخابات رأی نیاوردند، «نه» بزرگ به آنها نیست.